بی تردید می توان گفت که امروزه صنعت گردشگری نقش محوری در اقتصاد کشورهای جهان ایفا می کند و به عنوان یکی از صنایع بزرگ و کارآمد تاثیر به سزایی در کسب و کار جوامع مختلف دارد . نیم قرن از مطرح شدن مفهوم گردشگری به شکل امروزی از دهه 1950 میلادی تا به حال می گذرد . در واقع پس از جنگ جهانی دوم بحث آموزش خدمات گردشگری برای توسعه هرچه بیشتر این صنعت از سوی کشورهای صاحب نام اروپایی که بسیاری از آنها امروزه هم پیمانان شینگن را تشکیل می دهند مطرح گردید و به دنبال آن سازمان جهانی گردشگری گامی نو در راه توسعه این صنعت نهاد . اما در این زمان ایران هم پس از پشت سر گذاشتن جنگ جهانی دوم و خروج روسیه و انگلیس و حاکم شدن ثبات نسبی در کشور از اوایل دهه 1960 میلادی و مصادف با سال 1345 خورشیدی ، مرکزی با عنوان آموزش جهانگردی در ایران به وجود آمد که در طی آن افراد واجد الشرایط را برای کسب آموزش و تجارب لازم به کشورهای اروپایی می فرستادند ، البته بعد از وقوع انقلاب و حادث شدن جنگ در ایران این برنامه متوقف شد و از اوایل دهه 1370 خورشیدی با حمایت های سازمان گردشگری بحث آموزش در این زمینه مطرح گردید و رفته رفته به یک رشته دانشگاهی تبدیل شد و امروزه به طوری فراگیری در دانشگاهها و آموزشگاههای متعدد به یکی از رشته های پرطرفدار تبدیل شده است .
اما به راستی با توجه به تاریخچه مذکور و پتانسیلی که از گردشگری در کشور سراغ داریم ، امروزه توانسته ایم از گردشگری به عنوان یک قطب اقتصادی بهره ببریم یا خیر؟ آیا زمانی فرا می رسد که صنعت گردشگری جایگزین صنعت نفت شود ؟ چالش های پیش رو و راهکارهای مناسب برای برون رفت از بحران های موجود چیست ؟
و بالاخره اینکه آیا صنعت گردشگری در شرایط دشوار موجود و وجود تحریم های اقتصادی ظرفیت رشد را خواهد داشت یا خیر ؟
شاید بهتر آن است که برای پاسخ به سوالات مطرح شده در گام نخست این موضوع روشن شود که ما گردشگر خارجی می خواهیم یا خیر ، در واقع باید سیاست دولت در خصوص گردشگری معین شود ، چرا که اقتصاد سبب جهت گیری های سیاسی مختلف می شود ، البته ایدئولوژی هم بی تاثیر نخواهد بود . حال اگر واقع بینانه به این موضوع نگاه کنیم باید بگوییم اقتصاد ایران همچنان دولتی است و به عبارتی تصدی گری دولت سبب کاهش قدرت بخش خصوصی شده و همچنان همگرایی بین دولت و بخش خصوصی به طور کامل انجام نپذیرفته است ، البته شاید این نظریه به کام برخی از دولتمردان خوش نیاید ولی آنچه امروزه ما با آن مواجهیم یک واقعیت است که امیدواریم با پررنگ شدن نقش بخش خصوصی و حمایت از اصل 44 قانون اساسی ، وضعیت اقتصادی کشور بهبود یابد و متعاقبا رشد و توسعه صنعت گردشگری را به دنبال داشته باشد . مطمئنا بسیاری از صاحب نظران بحث واگذاری به بخش خصوصی را شرطی لازم برای برون رفت از بحران موجود در صنعت گردشگری می دانند چرا که نظریه پردازان در بخش توریسم معتقدند هر کشوری با هر ایدئولوژی اگر مایل به جذب توریست خارجی و ورود دلار به کشور خود باشد باید چهار فاکتور را به صورت زنجیره ای در بر گیرد تا علاوه بر شرایط لازم به شرایط کافی نیز دست یابد ، این فاکتورها شامل جذابیت ، امکانات ، زیرساخت و تصویر کشور مقصد در اذهان عمومی می باشد همانطور که گفتیم این موارد به صورت زنجیره ای مفید واقع خواهد شد به عبارتی فقدان هرپارامتر نتیجه مورد نظر را به دنبال نخواهد داشت . شاید با تامل بیشتر می توان دریافت که جذابیت ، امکانات و زیرساخت کم و بیش در ایران هست و مطمئنا این پارامترها در سال های اخیر بیش از دهه پنجاه یا هفتاد خورشیدی توسعه یافته ولی باز هم طبق آمار توریست کشورهایی که دلار همراه خود به ایران می آورند مثل کانادا و اروپا نسبت به سال های گذشته کاهش یافته است . در اینجاست که به تاثیر قابل ملاحظه فاکتور چهارم می توان پی برد بله متاسفانه در سال های اخیر تحولات سیاسی سبب شده تا تصویر نه چندان مناسب از کشور ایران در اذهان مردم جهان و به ویژه غرب پدید آید .
حال با وجود تحریم های آمریکا و دیگر کشورهای وابسته بهترین روش مقابله با شرایط موجود یا به عبارتی کاهش تاثیرات بحران های اخیر بهترین راهکار پیش رو جهت توسعه روابط اقتصادی و تجاری گسترش ارتباطات همه جانبه با کشورهای منطقه خاور میانه و به ویژه کشورهای آسیای شرقی است چرا که این گردشگران با سفر به ایران می توانند جایگزین مناسبی برای گردشگران به اصطلاح دلاری کشورهای اروپایی و غربی باشند ،از طرفی برگزاری تورهای ترکیبی در منطقه با محوریت ایران مثل تور ترکیبی اصفهان- شیراز- سمرقند- بخارا و تورهایی از این قبیل یکی دیگر از راهکارهای برون رفت از بحران های پیش رو در کشور و به ویژه صنعت گردشگری باشد ،چرا که گردشگر خارجی علاوه بربازدید از ایران و آشنایی با غنای فرهنگی آن به روابط دوستانه ما با دیگر کشورهای منطقه پی خواهند برد و چهره نه چندان مناسبی که از دل تبلیغات منفی برای ایران پدید آمده بهبود خواهد یافت .برگزاری نمایشگاههای بین المللی ،مسابقات ورزشی در سطح جهانی و فستیوال های هنری با حضور کشورهای صاحب سبک در این زمینه از راهکارهای ورود گردشگر خارجی به ایران و بهبود تصویر نامناسب و تبلیغات منفی علیه کشورمان می باشد . ورود گردشگران دلاری خواه ناخواه به واسطه چتری بودن صنعت گردشگری دیگر کسب و کارها را به تکاپوانداخته و در نهایت تاثیر مثبت در اقتصاد کشور دارد و چرخه اقتصاد مملکت را به حرکت در خواهد آورد.
امید است تا با یک اراده ملی و حمایت همه جانبه مسئولان بتوان از بحران موجود عبور نموده و جهت ساختن ایرانی آباد به چالش های موجود به چشم یک مشکل ننگریم بلکه از آن به عنوان فرصتی جهت رشد و توسعه کشور بهره ببریم چرا که ایران تنها یک کشور نیست و از دیرباز تا کنون همواره به عنوان یکی از پنج تمدن بزرگ جهان مورد توجه است و آبادانی ایران زمین چیزی جز منفعت برای فرد فرد ایرانیان به دنبال نخواهد داشت .